امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Four-footed

ˈfɔːrˈfʊtəd fɔːˈfʊtɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
چهارپا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد four-footed

  1. adjective Having four feet
    Synonyms: quadrupedal, quadruped
    Antonyms: bipedal, biped

ارجاع به لغت four-footed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «four-footed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/four-footed

لغات نزدیک four-footed

پیشنهاد بهبود معانی