Frangible
ˈfrændʒʌbəl
ˈfrændʒɪbl
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
مترادف و متضاد frangible
-
adjective Easily broken or damagedSynonyms: fragile, breakable, brittle, delicate
-
adjective Capable of being broken; breakable.Synonyms: fragile
ارجاع به لغت frangible
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «frangible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frangible
لغات نزدیک frangible
- - francophone
- - frangibility
- - frangible
- - frangipani
- - franglais