امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fricative

ˈfrɪkətɪv ˈfrɪkətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
سایشی، تلفظ‌شده با اصطکاک نفس و وقفه تنفس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fricative

  1. noun A continuant consonant produced by breath moving against a narrowing of the vocal tract
    Synonyms: fricative consonant, spirant
  2. adjective Of speech sounds produced by forcing air through a constricted passage (as `f', `s', `z', or `th' in both `thin' and `then')
    Synonyms: continuant, sibilant, spirant, strident

ارجاع به لغت fricative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fricative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fricative

لغات نزدیک fricative

پیشنهاد بهبود معانی