معنی from far and wide به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom phrase

از اقصی‌نقاط، از مناطق مختلف بسیاری، از دور و نزدیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The festival attracted visitors from far and wide.

- این جشنواره، بازدیدکنندگان مناطق مختلف بسیاری را به خود جذب کرد.

- Artists from far and wide displayed their works at the international exhibition.

- هنرمندانی از مناطق دور و نزدیک، آثار خود را در این نمایشگاه بین‌المللی به نمایش گذاشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد from far and wide

idiom from a large number of places

ارجاع به لغت from far and wide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «from far and wide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/from-far-and-wide

لغات نزدیک from far and wide

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی