امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fullness

ˈfʊlnəs ˈfʊlnəs
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از fulness به‌ جای fullness استفاده کرد.

معنی

noun
پری، سیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fullness

  1. noun abundance, breadth
    Synonyms: adequateness, ampleness, amplitude, broadness, completeness, completion, comprehensiveness, congestion, copiousness, curvaceousness, dilation, distension, enlargement, entirety, extensiveness, fill, glut, plenitude, plenty, plenum, profusion, repletion, roundness, satiation, satiety, saturation, scope, sufficiency, surfeit, swelling, totality, tumescence, vastness, voluptuousness, wealth, wholeness, wideness
    Antonyms: emptiness, incompleteness, need, void, want

ارجاع به لغت fullness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fullness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fullness

لغات نزدیک fullness

پیشنهاد بهبود معانی