امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Gabfest

    ˈɡæbfest ˈɡæbfest
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable
    تجمع غیررسمی، گفت‌وگوی عمومی، محاوره‌ی غیررسمی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - She enjoyed the lively gabfest at the coffee shop.
    - او از گفت‌وگوی عمومی پرهیجان در کافی‌شاپ لذت برد.
    - The weekend gabfest brought together friends from all over the city.
    - تجمع غیررسمی آخرهفته دوستانی را از سراسر شهر گرد هم آورد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد gabfest

    1. noun Light informal conversation for social occasions
      Synonyms: chitchat, chit-chat, small talk, gab, gossip, tittle-tattle, chin-wag, chin wagging, causerie

    ارجاع به لغت gabfest

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gabfest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gabfest

    لغات نزدیک gabfest

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی