امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gaga

ˈɡɑːɡɑː ˈɡɑːɡɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
دیوانه، شیفته، دل‌فریفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gaga

  1. adjective Given to lighthearted silliness
    Synonyms: empty-headed, featherbrained, flighty, frivolous, frothy, giddy, harebrained, lighthearted, scatterbrained, silly, birdbrained, dizzy
  2. adjective Afflicted with or exhibiting irrationality and mental unsoundness
    Synonyms: crazy, dotty, brainsick, daft, demented, disordered, distraught, insane, lunatic, mad, maniac, maniacal, mentally ill, moonstruck, off, touched, unbalanced, unsound, wrong, doddering, bonkers, cracked, daffy, loony, bananas, batty, buggy, cuckoo, fruity, loco, nuts, nutty, screwy, wacky, crackers, non compos mentis, wild, doddery, senile

Collocations

ارجاع به لغت gaga

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gaga» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gaga

لغات نزدیک gaga

پیشنهاد بهبود معانی