امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gala

ˈɡeɪlə / / ˈɡælə ˈɡeɪlə / / ˈɡælə ˈɡɑːlə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
خوشی، شادی، جشن و سرور، مجلل، با‌شکوه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a gala party
- مهمانی مجلل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gala

  1. adjective celebratory
    Synonyms: bright, colorful, convivial, festal, festive, gay, happy, jovial, joyful, merry
  2. noun festival
    Synonyms: affair, ball, bash, blast, blowout, carnival, celebration, clambake, dance, do, festivity, fete, fiesta, function, get-together, hop, jamboree, moveable feast, pageant, party, prom, roast, shindig, stag, to-do, wingding

Collocations

  • in gala

    در لباس مهمانی رسمی

ارجاع به لغت gala

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gala» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gala

لغات نزدیک gala

پیشنهاد بهبود معانی