امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gallant

ˈɡælənt ˈɡælənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adjective adverb
دلاور، دلیر، شجاع، عالی، خوش‌لباس، جنتلمن، زن نواز، متعارف و خوش‌زبان در پیش زنان، زن‌باز، دلاوری کردن، زن‌بازی کردن، ملازمت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a gallant building
- عمارت باشکوه
- those gallant officers on horseback
- آن افسران دلیر سوار بر اسب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gallant

  1. adjective brave, splendid
    Synonyms: attentive, bold, considerate, courageous, courteous, courtly, daring, dashing, dauntless, dignified, doughty, fearless, fire-eating, game, glorious, gracious, grand, gritty, hairy, heroic, honorable, intrepid, lionhearted, lofty, magnanimous, noble, plucky, polite, quixotic, stately, stouthearted, suave, thoughtful, urbane, valiant, valorous
    Antonyms: afraid, cowardly, fearful, timid, ungentlemanly, unmannerly

ارجاع به لغت gallant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gallant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gallant

لغات نزدیک gallant

پیشنهاد بهبود معانی