امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gamekeeper

ˈɡeɪmˌkiːpər ˈɡeɪmkiːpə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
متصدی جانوران شکاری، قرقچی، شکاربان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gamekeeper

  1. noun A person employed to take care of game and wildlife
    Synonyms: game-warden

ارجاع به لغت gamekeeper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gamekeeper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gamekeeper

لغات نزدیک gamekeeper

پیشنهاد بهبود معانی