امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Garde-manger

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    سردخانه‌ی آشپزخانه (مکانی خنک و دارای تهویه مناسب که در آن غذاهای سرد تهیه می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The garde-manger was filled with an array of fresh vegetables and meats.
    - سردخانه‌ی آشپزخانه پر از سبزیجات تازه و گوشت بود.
    - The head chef tasked the sous chef with organizing the garde-manger.
    - سرآشپز آشپز را مأمور ساماندهی سردخانه‌ی آشپزخانه کرد.
    noun
    غذا و آشپزی آشپز خوراک سرد
    افعال مربوط به آشپزی در انگلیسی
    - The garde-manger's attention to detail was evident.
    - توجه آشپز خوراک سرد به جزئیات مشهود بود.
    - The garde-manger's specialty was creating unique and flavorful salads.
    - تخصص این آشپز خوراک سرد درست کردن سالادهای منحصر‌به‌فرد و خوش‌طعم بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت garde-manger

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «garde-manger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/garde-manger

    لغات نزدیک garde-manger

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی