امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Gargantuan

    ɡɑːrˈɡæntʃuən ɡɑːˈɡæntʃuən
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more gargantuan

    • صفت عالی:

      most gargantuan

    معنی

    adjective
    ( gargantua ) غول، غول پیکر، عظیم‌الجثه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد gargantuan

    1. adjective very large
      Synonyms: big, colossal, elephantine, enormous, giant, gigantic, heavyweight, huge, humongous, immense, jumbo, leviathan, mammoth, massive, monstrous, monumental, mountainous, prodigious, super-colossal, super-duper, titanic, towering, tremendous, vast, whopping
      Antonyms: little, miniscule, small, tiny

    ارجاع به لغت gargantuan

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gargantuan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gargantuan

    لغات نزدیک gargantuan

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel