معنی garibaldi به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌɡærəˈbɒldi ˌɡærəˈbɒldi

معنی‌ها

noun

بلوز زنانه‌ی یقه بسته و آستین‌بلند، بلوز گاریبالدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

گاریبالدی (رهبر استقلال‌طلبان ایتالیا که در یکپارچه کردن ایتالیا کوشید)

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت garibaldi

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «garibaldi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/garibaldi

لغات نزدیک garibaldi

- gargle
- gargoyle
- garibaldi
- garish
- garland

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel