امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Garotte

American: ɡəˈrɒt British: ɡəˈrɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
( garrote ) خفه‌سازی به‌طرز اسپانیولی، اسباب آدم خفه‌کنی، راه‌زنی به‌وسیله‌ی خفه کردن مردم، شریان‌بند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد garotte

  1. verb Strangle with an iron collar
    Synonyms: garrote, garrotte, scrag
  2. noun An instrument of execution for execution by strangulation
    Synonyms: garrote, garrotte, iron collar

ارجاع به لغت garotte

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «garotte» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/garotte

لغات نزدیک garotte

پیشنهاد بهبود معانی