امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gassy

ˈɡæsi ˈɡæsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
گازدار، پر باد و بروت، پرهارت‌و‌هورت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gassy

  1. adjective Suffering from excessive gas in the alimentary canal
    Synonyms: bombastic, boastful, pompous, colicky, windy, flatulent

ارجاع به لغت gassy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gassy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gassy

لغات نزدیک gassy

پیشنهاد بهبود معانی