امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Genitals

ˈdʒenətlz ˈdʒenətlz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

plural preposition
( genitalia ) اندام‌های تناسلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد genitals

  1. noun organs
    Synonyms: sexual organs, genitalia, private parts, reproductive organs, pudenda, gonads, testicles, testes, vulva, stones, nuts, privates

ارجاع به لغت genitals

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «genitals» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/genitals

لغات نزدیک genitals

پیشنهاد بهبود معانی