امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Germanium

dʒɜːrˈmeɪniəm dʒɜːˈmeɪniəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شیمی ژرمانیوم، نوعی عنصر شبه‌فلز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد germanium

  1. noun A brittle grey crystalline element that is a semiconducting metalloid (resembling silicon) used in transistors; occurs in germanite and argyrodite
    Synonyms: ge, atomic number 32

ارجاع به لغت germanium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «germanium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/germanium

لغات نزدیک germanium

پیشنهاد بهبود معانی