امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gewgaw

ˈɡjuːɡɔː ˈɡjuːɡɔː
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از geegaw به‌ جای gewgaw استفاده کرد.

معنی

noun adjective
بازیچه، چیز قشنگ بی‌مصرف، چیز جزئی، چیز ناقابل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gewgaw

  1. noun A small showy article
    Synonyms: bauble, novelty, trinket, bibelot, gimcrack, knickknack, bangle, toy, trifle, gaud, whatnot, fallal

ارجاع به لغت gewgaw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gewgaw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gewgaw

لغات نزدیک gewgaw

پیشنهاد بهبود معانی