امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gib

American: ˈɡɪb British: ˈɡɪb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
قلاب، پشت‌بند، میخ، گوه، گربه نر، پیر زن، با پشت‌بند و میخ یا گوه محکم کردن، با قلاب محکم کردن، گربه‌صفت بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gib

  1. noun A unit of information equal to 1024 mebibytes or 2^30 (1,073,741,824) bytes
    Synonyms: gigabyte, gibibyte, g, gb

ارجاع به لغت gib

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gib» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gib

لغات نزدیک gib

پیشنهاد بهبود معانی