امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Gif

    ɡɪf ɡɪf ɡɪf ɡɪf ɡɪf ɡɪf
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    (graphics interchange format) (کامپیوتر) فایل تصویری، فرمت فایل تصویری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - A GIF may contain more than one frame, so it can be animated.
    - فایلی تصویری ممکن است حاوی بیش از یک فریم باشد، بنابراین می توان آن را متحرک کرد.
    - Animated GIFs
    - فایل تصویری متحرک
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت gif

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gif» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gif

    لغات نزدیک gif

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی