امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gimlet

ˈɡɪmlɪt ˈɡɪmlɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective adverb
مته، پر‌ماه، سوراخ‌کننده، گردبر، سوراخ کردن، مته کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- You can't bore a square hole with a gimlet.
- با مته نمی‌توانی سوراخ چهارگوش ایجاد کنی.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gimlet

  1. noun Hand tool for boring holes
    Synonyms: auger, screw auger, wimble

ارجاع به لغت gimlet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gimlet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gimlet

لغات نزدیک gimlet

پیشنهاد بهبود معانی