امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Give Away

American: ˈɡɪv.əˌweɪ British: ˈɡɪv.əˌweɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
اهدا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He gave away all his wealth.
- او همه‌ی ثروت خود را اهدا کرد.
phrasal verb
شوهر دادن
phrasal verb
فاش کردن، سوتی دادن، لو دادن
- He gave away our secret.
- راز ما را آشکار کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد give away

  1. phrasal verb reveal
    Synonyms: betray, blab, disclose, discover, divulge, expose, inform, leak, let out, let slip, mouth, spill, tell, uncover
    Antonyms: conceal, hide, secret
  2. phrasal verb unselfishly transfer
    Synonyms: award, bestow, devote, donate, hand out, present
    Antonyms: keep
  3. phrasal verb Formally hand over a bride to the bridegroom; often by her father
  4. phrasal verb to allow opponent to win because you make a silly mistake

ارجاع به لغت give away

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «give away» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/give away

لغات نزدیک give away

پیشنهاد بهبود معانی