امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Glace

ɡlæˈseɪ ˈɡlæseɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
صاف، براق، نرم، پوشیده از شکر، لعاب‌دار، ماده صاف و براق، دسر سرد و یخ بسته، شربت سرد، بستنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد glace

  1. adjective (used especially of fruits) preserved by coating with or allowing to absorb sugar
    Synonyms: candied, crystalized, crystalised

ارجاع به لغت glace

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «glace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/glace

لغات نزدیک glace

پیشنهاد بهبود معانی