امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Goalkeeper

ˈɡoʊlˌkiːpər ˈɡəʊlˌkiːpə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    goalkeepers

معنی

noun countable B1
دروازه‌بان فوتبال، گلر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد goalkeeper

  1. noun The defensive position on an ice hockey or soccer or lacrosse team who stands in front of the goal and tries to prevent opposing players from scoring
    Synonyms: goalie, goaltender, netkeeper, netminder

ارجاع به لغت goalkeeper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «goalkeeper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/goalkeeper

لغات نزدیک goalkeeper

پیشنهاد بهبود معانی