امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gong

ɡɒːŋ / / ɡɑːŋ ɡɒŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive
زنگی که عبارت‌است از: کاسه و چکشی که آهسته بران می‌زنند، ناقوس، صدای زنگ درآوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gong

  1. noun tocsin
    Synonyms: cymbal, bell, alarm, signal, carillon, chime

ارجاع به لغت gong

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gong» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gong

لغات نزدیک gong

پیشنهاد بهبود معانی