امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Goofball

    ˈɡuːfbɑːl ˈɡuːfbɔːl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    (آمریکا-عامیانه) حب، قرص مسکن، قرص انگیزگر (به‌ویژه اگر بدون اجازه‌ی دکتر مصرف شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun
    (آمریکا-عامیانه) آدم عجیب‌و‌غریب (ball goof هم می‌نویسند)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد goofball

    1. noun A person who amuses others by ridiculous behavior
      Synonyms: goof, fathead, clown, bozo, buffoon, jackass, goose, cuckoo, merry-andrew, zany

    ارجاع به لغت goofball

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «goofball» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/goofball

    لغات نزدیک goofball

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی