امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gossipy

ˈɡɑːsəpi ˈɡɒsəpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وابسته به سخن‌چینی یا شایعات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gossipy

  1. adjective Prone to friendly informal communication
    Synonyms: chatty, newsy
  2. adjective Inclined to gossip
    Synonyms: blabby, talebearing, taletelling

ارجاع به لغت gossipy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gossipy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gossipy

لغات نزدیک gossipy

پیشنهاد بهبود معانی