امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Grabby

    ˈɡræbi ˈɡræbi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    adjective
    قاپنده، رباینده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    adjective
    حریص، آزمند، مال مردم خور
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد grabby

    1. adjective Having a strong urge to obtain or possess something, especially material wealth, in quantity
      Synonyms: avaricious, covetous, grasping, greedy, acquisitive, avid, hungry, prehensile

    ارجاع به لغت grabby

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grabby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grabby

    لغات نزدیک grabby

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی