امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Gramophone

    ˈɡræməfoʊn ˈɡræməfəʊn
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از record player و phonograph به‌جای gramophone استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    gramophone, گرامافون، دستگاه حبس صدا، فونوگراف، آوانِگار، آوانِگاشت
    قدیمی موسیقی گرامافون، دستگاه حبس صدا، فونوگراف، آوانِگار، آوانِگاشت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - His grandfather's gramophone was a treasured family heirloom.
    - گرامافون پدربزرگش یک میراث ارزشمند خانوادگی بود.
    - The gramophone spun slowly, filling the room with rich, warm sound.
    - گرامافون به‌آرامی می‌چرخید و اتاق را با صدای با شکوه و گرمی پر می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد gramophone

    1. noun An antique record player; the sound of the vibrating needle is amplified acoustically
      Synonyms: acoustic gramophone

    ارجاع به لغت gramophone

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gramophone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gramophone

    لغات نزدیک gramophone

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی