امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Granular

ˈɡrænjələr ˈɡrænjələ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more granular
  • صفت عالی:

    most granular

توضیحات

همچنین می‌توان از granulose به‌ جای granular استفاده کرد.

معنی

adjective
دانه‌دانه، دارای دانه‌های ریز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد granular

  1. adjective Consisting of or covered with large particles
    Synonyms: grainy, gritty, coarse, coarse-grained, farinaceous, rough, granulose, mealy
    Antonyms: achondritic
  2. adjective Having a granular structure like that of chondrites
    Synonyms: chondritic

ارجاع به لغت granular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «granular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/granular

لغات نزدیک granular

پیشنهاد بهبود معانی