امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Graphite

ˈɡræfaɪt ˈɡræfaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سرب سیاه، مغز مداد، گرافیت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد graphite

  1. noun Used as a lubricant and as a moderator in nuclear reactors
    Synonyms: black-lead, plumbago

ارجاع به لغت graphite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «graphite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/graphite

لغات نزدیک graphite

پیشنهاد بهبود معانی