امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gratuitous

ɡrəˈtuːət̬əs ɡrəˈtjuːɪtəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
رایگان، مفت، بیخود، بلاعوض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His criticism was gratuitous.
- انتقاد او بیجا بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gratuitous

  1. adjective free
    Synonyms: chargeless, complimentary, costless, for nothing, gratis, spontaneous, unasked-for, unpaid, voluntary, willing
    Antonyms: costly, expensive
  2. adjective not necessary
    Synonyms: assumed, baseless, bottomless, causeless, groundless, indefensible, inessential, needless, reasonless, supererogatory, superfluous, uncalled-for, unessential, unfounded, unjustified, unmerited, unprovoked, unsupportable, unwarranted, wanton
    Antonyms: deserved, needed, reasonable, warranted

ارجاع به لغت gratuitous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gratuitous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gratuitous

لغات نزدیک gratuitous

پیشنهاد بهبود معانی