امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Greenland

ˈɡriːnlənd ˈɡriːnlənd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

پایتخت:‌ نوک

ملیت: دانمارکی

مخفف: GL

معنی

noun
کشور گرینلند (بزرگ‌ترین جزیره‌ی جهان که بخش خودمختاری از کشور دانمارک است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد greenland

  1. noun The largest island in the world; lies between the North Atlantic and the Arctic Ocean; a self-governing province of Denmark
    Synonyms: grønland, kalaallit nunaat

ارجاع به لغت greenland

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «greenland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/greenland

لغات نزدیک greenland

پیشنهاد بهبود معانی