امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Guidepost

    ˈɡaɪdˌpost ˈɡaɪdˌpost
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    (در جاده‌ها) تابلو راهنما، تیر راهنما

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    noun
    هر چیزی که مشابه راهنما یا نمونه باشد، رهبرد
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد guidepost

    1. noun A post bearing a sign that gives directions or shows the way
      Synonyms: signpost
    2. noun A rule or principle that provides guidance to appropriate behavior
      Synonyms: guideline, rule of thumb

    ارجاع به لغت guidepost

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «guidepost» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guidepost

    لغات نزدیک guidepost

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی