امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gulch

ɡʌltʃ ɡʌltʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gulches

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی جغرافیا دره‌ی عمیق و باریک، آبگذر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The bottom of the gulch was filled with rocks.
- ته آبگذر پر از سنگ بود.
- The hiker stumbled upon a hidden gulch in the middle of the forest.
- کوهنورد به‌طور تصادفی در وسط جنگل به آبگذری مخفی برخورد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gulch

  1. noun small ravine
    Synonyms: arroyo, channel, cut, ditch, gap, gorge, gulley, trench, valley

ارجاع به لغت gulch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gulch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gulch

لغات نزدیک gulch

پیشنهاد بهبود معانی