امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gumshoe

ˈɡʌmʃuː ˈɡʌmʃuː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
( detective =) کارآگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gumshoe

  1. noun A waterproof overshoe that protects shoes from water or snow
    Synonyms: cop, detective, arctic, flatfoot, investigator, galosh, sleuth, sneaker, golosh, tec, hawkshaw, rubber

ارجاع به لغت gumshoe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gumshoe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gumshoe

لغات نزدیک gumshoe

پیشنهاد بهبود معانی