امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Guttural

ˈɡʌtrəl ˈɡʌtrəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
گلویی، ناشی از گلو، حرف گلویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guttural

  1. adjective deep in sound
    Synonyms: glottal, grating, gravelly, growling, gruff, harsh, hoarse, husky, inarticulate, low, rasping, rough, sepulchral, thick, throaty
    Antonyms: dulcet

ارجاع به لغت guttural

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guttural» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guttural

لغات نزدیک guttural

پیشنهاد بهبود معانی