امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gutty

American: ˈɡuːtiː British: ˈɡʌtɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(در بازی گلف) توپ کائوچویی، نقطه‌دار، قطره‌قطره، شکمو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gutty

  1. adjective Having or showing courage
    Synonyms: audacious, bold, brave, courageous, dauntless, doughty, fearless, fortitudinous, gallant, game, hardy, heroic, intrepid, mettlesome, plucky, stout, stouthearted, unafraid, undaunted, valiant, valorous, spunky, gutsy

ارجاع به لغت gutty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gutty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gutty

لغات نزدیک gutty

پیشنهاد بهبود معانی