امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hachure

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
هاشور، اژ، پرداز، سایه‌زنی، قلم هاشور زدن، با هاشور سایه انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hachure

  1. noun Shading consisting of multiple crossing lines
    Synonyms: hatch, hatching, crosshatch

ارجاع به لغت hachure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hachure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hachure

لغات نزدیک hachure

پیشنهاد بهبود معانی