امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Haemoglobin

ˌhiːməˈɡloʊbɪn ˌhiːməˈɡləʊbɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    haemoglobins

معنی

noun
ماده ملونه خون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد haemoglobin

  1. noun A hemoprotein composed of globin and heme that gives red blood cells their characteristic color; function primarily to transport oxygen from the lungs to the body tissues
    Synonyms: hemoglobin, hb

ارجاع به لغت haemoglobin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «haemoglobin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/haemoglobin

لغات نزدیک haemoglobin

پیشنهاد بهبود معانی