امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Haft

hæft hɑːft
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
دسته، دسته کارد، قبضه، دسته گذاشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد haft

  1. noun The handle of a weapon or tool
    Synonyms: helve

ارجاع به لغت haft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «haft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/haft

لغات نزدیک haft

پیشنهاد بهبود معانی