امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Halfling

ˈhæf.lɪŋ ˈhɑːf.lɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: halflin 

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable
کوتوله، نیم‌وجبی، نیم‌انسان
- Despite being a halfling, he possessed a fierce determination.
- علی‌رغم اینکه کوتوله بود، عزمی جدی داشت.
- The halflin girl, though small in stature, displayed impressive skills in archery.
- اگرچه دختر نیم‌وجبی جثه‌ی کوچکی داشت اما مهارت‌های چشمگیری در تیراندازی با کمان از خود نشان داد.
noun
(انگلیسی اسکاتلندی) نصف سکه‌ی نقره
- He only accepted full silver pennies, not halflings.
- او فقط سکه‌های نقره‌ی کامل را می‌پذیرفت، نه نصف سکه.
- In medieval Scotland, a halfling was common.
- در اسکاتلند قرون وسطی، نصف سکه‌ی نقره رایج بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت halfling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «halfling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/halfling

لغات نزدیک halfling

پیشنهاد بهبود معانی