امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hallux

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(انگشت بزرگ پای مهره‌داران خاک‌زی) شست پا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hallux

  1. noun The first largest innermost toe
    Synonyms: big-toe, great toe

ارجاع به لغت hallux

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hallux» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hallux

لغات نزدیک hallux

پیشنهاد بهبود معانی