امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Handbook

    ˈhændbʊk ˈhændbʊk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      handbooks

    معنی و نمونه‌جمله

    noun countable
    کتاب دستی، کتاب راهنما، رساله

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - a handbook of Persian carpets
    - راهنمای فرش‌های ایران
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد handbook

    1. noun document giving instruction, information
      Synonyms: bible, compendium, directory, enchiridion, encyclopedia, fundamentals, guide, guidebook, instruction book, manual, text, textbook, vade mecum

    ارجاع به لغت handbook

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «handbook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/handbook

    لغات نزدیک handbook

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی