امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Handout

    ˈhændaʊt ˈhændaʊt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      handouts

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable B2
    خیر، خیرات، اعانه، صدقه، اهدایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Handouts of clothing were distributed among the poor.
    - لباس‌های اهدایی بین فقرا تقسیم شد.
    - She came to me asking for a handout.
    - پیش من آمد و درخواست صدقه کرد.
    - More information can be found in the handout.
    - برای کسب اطلاعات بیشتر به بروشور رجوع کنید.
    - Please read the handout.
    - لطفا اعلامیه را بخوانید.
    noun countable
    بروشور، اعلامیه، آگهی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد handout

    1. noun contribution
      Synonyms: alms, donation, free meal, gift, grant

    ارجاع به لغت handout

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «handout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/handout

    لغات نزدیک handout

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی