امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hank

hæŋk hæŋk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
کلاف، حلقه، قرقره، ماسوره، کلافه، نفوذ، تأثیر، قلاب، عادت، زشت، شکار، طعمه شکار، کلاف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hank

  1. noun A portion
    Synonyms: knot, portion, length

ارجاع به لغت hank

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hank» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hank

لغات نزدیک hank

پیشنهاد بهبود معانی