امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Haphazardly

ˌhæpˈhæz.ɚd.li ˌhæpˈhæz.əd.li
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more haphazardly
  • صفت عالی:

    most haphazardly

معنی و نمونه‌جمله

adverb
به طور تصادفی، به طور اتفاقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Books were piled on shelves haphazardly.
- کتاب‌ها را بدون نظم و ترتیب روی میز انباشته کرده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد haphazardly

  1. adverb unexpectedly
    Synonyms: casually, randomly, aimlessly, inconstantly, carelessly, accidentally, by chance

ارجاع به لغت haphazardly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «haphazardly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/haphazardly

لغات نزدیک haphazardly

پیشنهاد بهبود معانی