امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Happy-go-lucky

ˌhæpiɡoʊˈlʌki ˌhæpiɡəʊˈlʌki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بی‌دغدغه، بی‌خیال، بی‌غم، خوش، الکی‌خوش (مربوط به کسی که زیاد برنامه‌ریزی نمی‌کند و اتفاقات را بدون نگرانی می‌پذیرد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- My father was a happy-go-lucky man whom nothing could discourage for long.
- پدرم مرد بی‌دغدغه‌ای بود و هیچ‌چیز او را برای مدت طولانی دل‌سرد نمی‌کرد.
- She had a happy-go-lucky personality.
- شخصیتی الکی‌خوش داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد happy-go-lucky

  1. adjective blithely unconcerned
    Synonyms: blithe, carefree, carefree and untroubled, casual, cheerful, content, cool, devil-may-care, easy, easygoing, feckless, free and easy, free-minded, heedless, improvident, insouciant, irresponsible, lackadaisical, lighthearted, living the life of Riley, nonchalant, reckless, unconcerned, untroubled, without care
    Antonyms: disconsolate, discontented, dissatisfied, distressed, troubled, upset, worried

ارجاع به لغت happy-go-lucky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «happy-go-lucky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/happy-go-lucky

لغات نزدیک happy-go-lucky

پیشنهاد بهبود معانی