امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hard Cash

ˈhɑːrdˈkæʃ hɑːdkæʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
سکه نقد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hard cash

  1. noun cash payment
    Synonyms: cash, cash on the barrelhead, cold cash, legal tender

ارجاع به لغت hard cash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hard cash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hard cash

لغات نزدیک hard cash

پیشنهاد بهبود معانی