امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hard Landing

hɑrd ˈlændɪŋ hɑːd ˈlændɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hard landings

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
اقتصاد فرود سخت (کاهش ناگهانی و بزرگ در فعالیت‌های اقتصادی و پول در دسترس پس از یک دوره رشد اقتصادی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Investors are worried about the possibility of a hard landing in the stock market.
- سرمایه‌گذاران نگران احتمال فرود سخت در بازار سهام هستند.
- The central bank's decision to raise interest rates could lead to a hard landing.
- تصمیم بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره می‌تواند به فرود سخت منجر شود.
noun countable
فرود سخت، سخت‌فرود، نشست شدید (نشستی که همراه با ضربه‌ی شدید است و معمولاً به صدمه دیدن هواگرد منجر می‏‌شود)
- A helicopter carrying President and other senior officials suffered a hard landing in adverse weather conditions.
- بالگرد حامل رئیس‌جمهور و دیگر مقامات ارشد در شرایط نامساعد جوی دچار فرود سخت شد.
- The investigation revealed that the hard landing was caused by strong wind gusts.
- تحقیقات نشان داد که سخت‌فرود ناشی از وزش شدید باد بوده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hard landing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hard landing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hard-landing

لغات نزدیک hard landing

پیشنهاد بهبود معانی